💢 معانی خاص برخی افعال در آوایش قمی

برخی افعال در آوایش قمی به معانی خاصی کاربرد دارند که در جاهای دیگر یا به این معانی کاربرد ندارند یا کمتر کاربرد دارند. این افعال عبارتند از. استدن: خریدن: اومدنه یه کیلو سبزی بِسّون! برگشتن: دشنام دادن: انقه به من نکو! بت برمی‌گردمو! پریدن: ۱. حمله کردن. نمونه: داشتم نصیحتش می‌کردم که یکّاره بِم […]

برخی افعال در آوایش قمی به معانی خاصی کاربرد دارند که در جاهای دیگر یا به این معانی کاربرد ندارند یا کمتر کاربرد دارند. این افعال عبارتند از.

استدن: خریدن: اومدنه یه کیلو سبزی بِسّون!

برگشتن: دشنام دادن: انقه به من نکو! بت برمی‌گردمو!

پریدن: ۱. حمله کردن. نمونه: داشتم نصیحتش می‌کردم که یکّاره بِم پرید. ۲. با صدای ناگهانی کسی را ترسانیدن: پرید تو جونم. ۳. با شتاب رفتن: بِپَّر دو ت نو بسّون بیا!

پوشاندن: ۱. لباس زمستانی در بر کردن: هوا سرده؛ خودتو بپوشون! ۲. حجاب در بر کردن: نامحرم داره می‌آد؛ خودتون بپوشون!

جَستن: ۱. جهیدن به سمتی؛ معنای قدیم این واژه همین است که در آوایش قمی بازمانده است. ۲: انحراف از مسیر اصلی: آب به گَلوش جَست.

جُستن: یافتن؛ در قدیم نیز به این معنی کاربرد داشته است:
یکی کار جُستم همی ارجمند
که نامم شود زو به گیتی بلند (اسدی طوسی)

خوابیدن: ۱. متوقف شدن برف. ۲ فروکش کردن درد.

دانستن: توانستن: نَم‌دونه از پس من ورآد.

زدن: ۱. کوفتن مخلّفات آبگوشت. ۲. شتاب کردن: بزن بریم! ۳. واداشتن متظاهرانه: خودشو به خواب زده.

سوزاندن: چزاندن: چنقه با کارات منو می‌سوزونی؟

فروریختن: شوک شدن.

فرودآمدن: _ از حرف؛ عدول کردن از تصمیم.

کاشتن: منتظر گذاشتن: ما ر اینجی کاشته و رفته.

کندن: گرفتن پوست میوه‌جات و سبزیجات.

کُییدن: کاویدن؛ ۱. وررفتن: اِنقه به رادیو نکو! ۲. آزار دادن: اِنقه به من نکو!

گرفتن: ۱. خریدن: اومدنه یه سطل ماس بیگیر! ۲. معطل کردن: ما ر گرفتیو! ۳. درک کردن: مطلبو گرفتی؟

مالیدن: زیر گرفتن با وسیله نقلیه.

نشستن (در قمی: نِشِسَّن): در خانه ماندن حاجی یا سید یا مانند آنان به مدت معین برای دیدار دیگران از ایشان.

واایستادن (به قمی: وایسُدن): صبر کردن: وایسو منُم بیام!

وادادن: واگیر دادن بیماری.

با درخواست اصلاح و تکمیل.

دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۲/۱۷