بحران محیط زیستی در مرکز کشور

بحران محیط زیستی در مرکز کشور کسانی که به مطالعة متن‌های تاریخی دورۀ قاجار – به‌خصوص سفرنامه‌ها- علاقه دارند و این متون را دیده‌اند، می‌د‌انند سیّاحانی که از دشت مسیلۀ قم و مناطق اطراف – دریاچۀ نمک و حوض سلطان- عبور کرده‌اند، از فراوانی حیوانات وحشی و شکار همچون پلنگ، گراز، آهو، کَل، قوچ و […]

بحران محیط زیستی در مرکز کشور
کسانی که به مطالعة متن‌های تاریخی دورۀ قاجار – به‌خصوص سفرنامه‌ها- علاقه دارند و این متون را دیده‌اند، می‌د‌انند سیّاحانی که از دشت مسیلۀ قم و مناطق اطراف – دریاچۀ نمک و حوض سلطان- عبور کرده‌اند، از فراوانی حیوانات وحشی و شکار همچون پلنگ، گراز، آهو، کَل، قوچ و طیف وسیعی از پرندگان حلال گوشت و حرام گوشت و انبوه گیاهان این منطقه در کتاب‌ها و سفرنامه‌های خود یادکرده‌اند. این متن‌ها نشان می‌دهد که این منطقه بهشت شکارچیان بوده است. برای نمونه بنگرید به کتاب «سفرهای ناصرالدین شاه به قم» چاپ کتابخانه ملی. هنوز هم افراد محلی از این منطقه با نام جنگل یاد می‌کنند که نشان دهندۀ وضعیت آن در گذشته بوده است.
در چند دهۀ اخیر به علت احداث سدهای متعدد بر روی رودخانه‌های ورودی به این منطقه –دریاچۀ نمک، حوض سلطان و مسیله- و همچنین خشک‌سالی‌ و حفاری چاه‌های عمیق متعدد، این محل که مجاور پایتخت و میان استان‌های تهران، مرکزی، سمنان، قم و اصفهان قرار دارد، به کانون بحران محیط زیستی و مولد داخلی ریزگرد تبدیل شده است.
بی‌توجهی به این معضل در کنار عوامل متعدد، می‌تواند ناشی از دو علت عمده باشد:
یک. این محل منطقۀ شناخته شده‌ای برای بسیاری از افراد نیست یا به عبارت دیگر در مرئی و منظر همگان نبوده و بر خلاف دریاچۀ ارومیه به عنوان مرکزی برای تفریح و تفرج مورد استفاده واقع نمی‌شده است. لذا پس از تخریب و نابودی به فراموشی سپرده شده است.
دو. روستائیان و افراد بومی که خسته و ناامید و ناتوان از اعتراض موثر بوده‌اند، با توجه به موقعیت مناسب شهرهای اطراف – مانند تهران و قم- منطقه را ترک کرده‌ و به این شهرها مهاجرت کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که روستاهای کهن چند هزار ساله –همچون کاج، محمد‌آباد، فرج‌آباد و قمرود- متروک و خالی از سکنه یا محل سکنای اتباع افغانی و معدودی از افراد محلی شده است.
بدین ترتیب منطقه عملا بدون دفاع مانده است و طبعا مسئولان ذیربط نیز درگیر کارهای مهم‌تری بوده‌اند و فرصت پرداختن مؤثر به این معضل و حل مشکل را نیافته‌اند. بنیاد قم‌پژوهی با تشکیل چندین جلسه با حضور برخی از مسئولان و دعوت از افراد محلی، به بررسی موضوع پرداخته و گزارش این جلسات نیز منتشر شده است.
اکنون که مسئلۀ ریزگردها و آلودگی شهرها دوباره در کانون توجه قرار گرفته است، لازم است بار دیگر این هشدار را به همگان و به‌خصوص مقامات مسئول اعلام داریم که توجه به کانون بحران محیط زیستی در مرکز کشور عنایت بیشتری می‌طلبد و نجات این منطقه را که در بیخ گوش پایتخت قرار دارد و روزی با آب فراوان و آفتاب همیشگی، انبار غله ایران نامیده می‌شد، مورد توجه بیشتری قرار دهند تا با التفات به واقعیت‌های موجود و بهره‌گیری از راه‌حل‌های معقول از جمله استفاده از دریای فاضلاب تولید شده در کلان شهرهای همجوار و تصفیه و انتقال آن به دشت مسیله اقدامات نجات‌بخشی صورت پذیرد. این امر از ضروری‌‌ترین کارهایی است که هیچ گونه تعللی در آن روا نیست.
علاوه بر مسئولان که باید ضمن هماهنگی با دستگاه‌های مختلف، در این خصوص اقدامات لازم را به عمل آورند، از تشکل‌های مردم نهاد نیز انتظار می‌رود احیای این بحران ‌زیست‌محیطی را جزو مطالبات خود قرار دهند تا با برجسته‌سازی این مشکل، توجه مسئولان را به این خطر مهم جلب کنند. همچنان که نتیجۀ مطالبات مردم در توجه به رسیدگی کم‌آبی در دریاچۀ ارومیه به ثمر رسید و در نتیجه امروز دستگاه‌های مختلف حل مشکل آن را در دستور کار خود قرار داده‌اند، امیدواریم این کانون بحران محیط زیستی در مرکز کشور نیز به‌زودی مورد توجه همۀ دستگاه‌ها قرار گیرد و اقدامات نجات‌بخش و هماهنگ متولیان را در پی داشته باشد.
سید‌محسن محسنی