بلبُلی و لبخند در قم

✍️ سیدمحسن محسنی دیروز در محل ساختمان دانشگاه طلوع مهر، محفلی ادبی با حضور شاعران طنزپرداز قمی تشکیل و از حاضران با بُلبُلی قمی پذیرایی شد. در این مجلس استادان نامدار قمی از جمله عباس فرساد و محمد قاضی و ناصر فیض حضور داشتند. هنگامی که مهمانان مشغول خوردن بلبلی از دست بلبلی‌فروش سنتی بودند، […]

✍️ سیدمحسن محسنی

دیروز در محل ساختمان دانشگاه طلوع مهر، محفلی ادبی با حضور شاعران طنزپرداز قمی تشکیل و از حاضران با بُلبُلی قمی پذیرایی شد.
در این مجلس استادان نامدار قمی از جمله عباس فرساد و محمد قاضی و ناصر فیض حضور داشتند.
هنگامی که مهمانان مشغول خوردن بلبلی از دست بلبلی‌فروش سنتی بودند، تعدادی از شاعران طنزپرداز با خواندن اشعار خود به لهجه قمی به آنان نشاط و لبخند بخشیدند.
آقایان ناصر فیض و سید محمدجواد یثربی دو تن از شاعران توانای قمی گرداننده مجلس و آقایان عباس فرساد و حسین صادقی و فرهاد موحدی و سید شهاب جدا ومحمدحسین فیض اخلاقی و مهدی ابوالحسنی و حسن رحمانی نکو و رضا عیوضی گویندگان شعر و طنز بودند. این گردهمایی نشان می‌داد چه استعداد‌های درخشان و رو به رشدی در میان جوانان و هنرمندان قمی وجود دارد که باید مجال بروز و تکامل پیدا کند.
اثر دیگر این مجلس آشنایی حضار با خوراک سنتی و میان روزی و عصرانه و البته رو به انقراض قم یعنی بلبلی بود.
اما بُلبُلی چیست و چه ارتباطی با قم دارد؟
بلبلی از دانه‌ای غله‌ای به نام سنگک به دست می‌آید. نام سنگک از واژه سنگ + ک تشکیل شده است. ک/ کاف در زبان فارسی با چسبیدن به آخر کلمات می‌تواند سه نقش جداگانه به صورت تشبیه (همانندی) و تحبیب (دوستداری) و تصغیر و تخفیف (کوچک شماری) ایفا کند.
کاف سنگک در اینجا کاف تشبیه است. چون دانه‌های خشک و ناپخته سنگک همچون سنگ ریزه است.
سنگک، خوراکی در مایه عدسی تهرانی‌ها اما متفاوت با آن است. قمی‌ها آن را صبح‌ها پاره‌ای با نمک و پاره‌ای با شکر می‌خورند. بلبلی را – که همان سنگک بخارپز و بدون آب و نکوبیده است – قمی‌ها بیشتر عصرها و همراه با نمک و گلپر می‌خورند.
از سابقه بلبلی از پدرم – که حدود نود سال سن دارد – در قم پرسیدم ،گفت تا یاد دارم بلبلی فروشان بوده‌اند.
در متن‌های قدیمی هم سوابق آن دیده می‌شود.
دکتر شفیعی کدکنی در توضیح بیتی از عطار نیشابوری می‌گوید: مُلک به معنای همین دانه غله‌ای در کدکن استعمال می‌شود و تا چند سال پیش دوره‌گردان در مشهد آن را به اسم مُلمُلی می‌فروختند.
مُلک یا مُلمُلی همان بُلبُلی خود ما قمی‌ها است.
دکتر شفیعی شاهدی از بهار عجم و از شاعری از دوره صفوی به شکل بلبلی نیز نقل می‌کند:
“آن که بار غمش به دوش من است/ گلرخ بلبلی فروش من است”
دکتر شفیعی می‌گوید، این بیت نشان می‌دهد که شغلی به نام بلبلی فروشی وجود داشته است. یعنی همین شغلی که هنوز هم در قم وجود دارد.
محمد علی جمالزاده پدر داستان نویسی جدید ایران نیز در کتاب “سروته یک کرباس” که در واقع شرح حال کودکی و خاطراتش از شهر اصفهان است، بیتی ذکر می‌کند که به بلبلی اشاره دارد:
” هرکه دارد هوس کوی سکچ بسم الله
بلبلی خوردن و مهمانی گچ بسم الله”
این دو متن نشان می‌دهد که بلبلی خوردن و بلبلی فروشی در کدکن و شهرهای مشهد و اصفهان رواج داشته است.
ِتا آنجا که ما می‌دانیم در دوران کنونی تنها در قم هنوز سنگک و بلبلی به شکلی که در بالا گفتیم، رایج است و خورده می‌شود.
از میان بلبلی فروشان قمی در دوران اخیر “حسین بلبلی” از همه معروف‌تر است. او برادر مشت عباس یخی بود. هیکلی چاق داشت. بر روی گردنش دستمالی ابریشمی می‌گذاشت و گیوه نخی و آجیده و پشت خوابیده می‌پوشید. بسیار حاضر جواب و خوشمزه بود. دنیای نمک بود. در این اواخرِ عمر که بر اثر بیماری قند نابینا شده بود، او را برای مُطربی (شادی و خنده) به مجالس می‌بردند. ای کاش فیلمی از او داشتیم. فکر کنم تصویر و مصاحبه‌ای از او در نشریه قم امروز که دکتر فولادی منتشر می‌کرد، چاپ شده باشد.
متاسفانه در چند سال اخیر دیگر بلبلی فروشان دوره‌گرد دیده نمی‌شوند. جالب است بدانید که برای مجلس دیروز هرچی گشتیم تا یک بلبلی فروش سنتی پیدا کنیم تا با جار و صدای خویش خاطرات دوران کودکی و جوانی ما را زنده کند، کسی را پیدا نکردیم.
بسیار به جاست که این عنصر هویتی به نام قم به ثبت برسد و دستگاه‌های مربوط با صدور مجوز خاص به بلبلی فروشان دوره‌گرد در صورت استفاده از لباس سنتی و دوچرخه اجازه فروش دهند؛ خاصه در خیابان‌های ارم و چهارمردان که اینک تبدیل به راه‌گام شده‌اند.
بی‌شک این امر در جذب گردشگران به قم تاثیرگذار خواهد بود و مردم به‌خصوص کودکان را با خوراکی سالم و طبیعی و مقوی و البته مخصوص به قم آشنا و مانوس خواهد کرد.
۱۴۰۰/۱۰/۰۶
🌐http://www.qompajoohi.ir
🆔 telegram.me/qompajoohi
🌐 instagram.com/qompajoohi