به یاد روانشاد عبدالله شکری
💠 به یاد روانشاد عبدالله شکری مردی حقگو و حقجو ✍️ سیدعلی ملکوتی سخن از مردی است، حقگو، حقجو، روانشاد عبدالله شکری رحمة الله علیه او در مقابل ناحق و بیداد هیچگاه سر فرود نیاورد، سکوت نکرد و سخن خود را گفت. از عدم داد و عدالت فریاد کشید. چه ستمها که بر او رفت! […]
💠 به یاد روانشاد عبدالله شکری
مردی حقگو و حقجو
✍️ سیدعلی ملکوتی
سخن از مردی است، حقگو، حقجو، روانشاد عبدالله شکری رحمة الله علیه
او در مقابل ناحق و بیداد هیچگاه سر فرود نیاورد، سکوت نکرد و سخن خود را گفت. از عدم داد و عدالت فریاد کشید. چه ستمها که بر او رفت! چه جورها که کشید! ایستاد و حرف خود را زد و هیچ ابایی نداشت … .
به خوزستان ابلاغ به دستش دادند و او را روانۀ آن دیار کردند، در جلسهای در برابر وزیر آموزش و پرورش با آنکه مانع شدند، خود را به جایگاه سخنرانی رساند و از ظلمی که بر او رفته بود فریاد کشید و نهراسید.
او را به شهری از استان خوزستان به ظاهر سوسنگرد (ایذه) با نبود امکانات زیستی و گرمای سرمآور خشک فرستادند و در حقیقت او را تبعید کردند.
در اوایل انقلاب برای بیان مظلمهای به اتاق رئیس آموزش و پرورش قم رفت، به جای دلجویی از او او را از اتاق با تهدید و ارعاب راند و ساحت پاک دبیری را به هیچ گرفت، توهین کرد و نابهنگام و دور از موعد مقرر بازنشستهاش کردند.
به گوش خود شنیدم که میگفت: من از همۀ همکاران و همدورهایهای خود کمتر حقوق میگیرم در حالی که کارشناسی ارشد داشت.
به روان پاکش درود میفرستم که داد را از بیداد بیهیچ واهمهای بازشناخت و سخن درست و حق را به زبان آورد.
این مقاله را که دربارۀ پزشکان کهک است به روان پاکش تقدیم میکنم.
۱۴۰۰/۰۱/۱۵
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0