قصه شهر بی‌هویت و آدم‌های سرگردانش

زینب آخوندی zeinabakhoondi@gmail.com سفر ژوانی اسپالا، معمار ایتالیایی به قم در هفته گذشته و برای دومین بار، فرصتی شد تا متخصصان قمی در حوزه معماری و شهرسازی کنار هم نشسته و درباره آسیب‌های این حوزه بگویند. صحبت‌های این معمار ایتالیایی تلنگر خوبی برای اهل قم بود. او در سفر گذشته‌اش منوریل را تقبیح کرده و […]

زینب آخوندی
zeinabakhoondi@gmail.com

سفر ژوانی اسپالا، معمار ایتالیایی به قم در هفته گذشته و برای دومین بار، فرصتی شد تا متخصصان قمی در حوزه معماری و شهرسازی کنار هم نشسته و درباره آسیب‌های این حوزه بگویند.

صحبت‌های این معمار ایتالیایی تلنگر خوبی برای اهل قم بود. او در سفر گذشته‌اش منوریل را تقبیح کرده و از رواج نمای رومی در یک شهر شیعی و از بین بردن باغات ایرانی که نمادی از تبلور معنویت و ارتباط با هستی در خانه بودند، اظهار تعجب کرده بود. در سفر هفته اخیر اسپالا، به حفظ حریم حرم تأکید کرد و از قمی‌ها خواست طوری برنامه‌ریزی کنند که ساخت‌وسازها مدرن، بافت سنتی را تحقیر نکند.

واقعیت این است که حضور این معمار ایتالیایی تنها یک بهانه بود. او چیزهایی را به شهرسازان و معماران قمی گوشزد کرد که خودشان هم به خوبی می‌دانستند اما گاهی بیان این مطالب از سوی کارشناسان و رسانه‌ها در قم به مسائل سیاسی گره زده می‌شد و در قالب گفت‌وگو‌های منطقی مورد پذیرش ذی‌نفعان و صاحب نفوذان قرار نمی‌گرفت.

نگاهی به وضعیت امروز معماری و شهرسازی در قم و مقایسه آن با تصاویر و اطلاعاتی که از گذشته به جا مانده، نشان‌دهنده گذراندن چند دهه معماری و شهرسازی بی‌ضابطه و تخریب‌گر است که چیزی از مواریث فرهنگی و طبیعی شهر قم به جا نگذاشته. نه سیمای شهر، نه تنفس‌گاه‌هایش، نه بافت تاریخی و نه حتی اماکن مقدس آن رنگ و بوی گذشته را دارند.

هر چند مسائل مانند موضوعات اقتصادی و حتی سیاسی همیشه بر معماری و شهرسازی در شهرها اثرگذار بوده‌اند اما آنچه نباید فراموشش کنیم، این است که معماری مقوله‌ای است از جنس فرهنگ. هم خود محصول شاخص‌های فرهنگ ناملموس یک جامعه است و هم در شکل‌دهی به آن اثرگذار.

هر چند قانون‌گذاری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها همیشه در ساماندهی به وضعیت ساخت و ساز و معماری در شهرها مؤثر بوده‌اند اما وقتی صحبت از تغییرات سریع یک شهر آن هم به صورت منفی می‌کنیم، نباید از تغییر ساکنانش غافل شویم.

به نظر می‌رسد اگر شهرسازی دیروز ما نجیب بود، حریم محرم و نامحرم در آن معنا داشت، تجاوز به حقوق دیگران در آن راه نداشت و… بخشی از آن به این دلیل است که روابط اجتماعی در گذشته چنین اقتضائاتی داشت. بعید است کسی بتواند منکر ارتباط انسان‌شناسی و معماری در شهرها شود. انسان منفعت‌طلب و مادی گرای امروز شهری می‌سازد که هر گوشه‌اش سازی می‌زند… شبیه یک سمفونی بدآهنگ… خبری از حریم خصوصی در آن نیست و از عناصر طبیعت تهی شده اما انسان‌معنویت‌گرا شهری خواهد ساخت که بافتش همگون است… تفاخر میان فقیر و غنی در آن دیده نمی‌شود و خانه‌ها به حریم یکدیگر تجاوز نمی‌کنند. خانه انسان ساده و دیندار دیروزی با گل و پرنده و آسمان گره خورده و خانه‌های امروز تهی از آسمان و سرشار از تفاخر و ریاست.

چه خوشمان بیاید و چه نیاید، معماری و شهرسازی امروز نمایانگر تغییرات فرهنگی است. هنگامی که مردم یک شهر می‌توانند ساختمان‌های زیبا و خانه‌های پر از آرامش بسازند اما هر روز بدترین ساختمان‌های مسکونی و تجاری و… را می‌سازند یا با پروژه‌هایی مانند منوریل و…. بدترین دستبردها را به هویت خویش می‌زنند و هنگامی که نمای ساختمان‌هایشان یک تقلید ناقص از کلیساهای دوره رنسانس است، دلالت بر اوضاع نا بسامان آن جامعه دارد، اوضاعی كه در مجموع، بی‌نظمی و عدم قدرت ساماندهی آن ملت به اثبات می‌رساند.

هانس (هانز) هولاین، معمار برجسته اتریشی می‌گوید، معماری نظمی معنوی است كه در ساختمان تجسم يافته. در واقع عناصر فرهنگی ملموس، آینه‌ای از فرهنگ ناملموس هر جامعه هستند. مانند لباس جوانان که نمایانگر هویت جامعه است. با این تفاوت که لباس با مدها تغییر می‌کند اما یک ساختمان یا سازه عمرانی ده‌ها سال در شهر باقی می‌ماند و اثرش رامی‌گذارد.

اگر این را بپذیریم و بدانیم که هر ساختمان یا هر اتفاق عمرانی در شهر یک شاهد فرهنگی، برای معرفی خصوصیات نسل حاضر است، روند بی‌توجهی به اتفاقاتی که در ساخت و سازها می‌افتد را کنار گذاشته و سودهای موقت را به تهی شدن شهر از هویت و خلاقیت ترجیح نخواهیم داد. شاید در آن صورت قدری از این آشفتگی و سرگردانی هویتی نجات بیابیم.