گزارشی از حوزه علمیه قم در شهریور ۱۳۴۱ (۱)

قم و حوزه علمیه گرچه ما تاکنون درباره موقعیت شهرستان مذهبی قم و حوزه علمیه آن در فرصت‌های مناسب تذکراتی داده‌ايم ولی چون دیده می‌شود که دست‌های مخصوصی برای تضعیف موفقیت این حوزه مقدسه روحانی و علمی هنوز در گوشه و کنار مشغول فعالیت است و گاهی به وسیله پاره‌ای از جرائد و گاهی به […]

قم و حوزه علمیه
گرچه ما تاکنون درباره موقعیت شهرستان مذهبی قم و حوزه علمیه آن در فرصت‌های مناسب تذکراتی داده‌ايم ولی چون دیده می‌شود که دست‌های مخصوصی برای تضعیف موفقیت این حوزه مقدسه روحانی و علمی هنوز در گوشه و کنار مشغول فعالیت است و گاهی به وسیله پاره‌ای از جرائد و گاهی به وسائل دیگر می‌کوشند که این افتخار بزرگی که نصیب مردم مسلمان ایران شده از بین برود، لازم دیدیم که مجدداً تذکرات تازه‌ای به عموم مسلمانان آگاه داده و به آنها هشدار و بیدارباش بدهیم.
بدیهی است سود این فعالیت‌ها صد درصد عائد دشمنان اسلام و دشمنان این مملکت و مرزو بوم خواهد شد.
ولی اینها باید بدانند به شهادت گذشته تاریخ این‌گونه حرکات مذبوحانه مشت بر سندان کوبیدن است و مردم بیدار این کشور آنچنان پیوند و علاقه ناگسستنی با این مرکز روحانی و علمی دارند که حفظ آن‌را مانند حفظ جان خود لازم می‌شمرند.

سوابق تاریخی قم
شهرستان قم از همان زمان ائمه هدی علیهم السلام مرکز شیعیان بوده و بسیاری از دانشمندان بزرگ حدیث از این شهر برخاسته و برای حفظ و نشر آثار ائمه اهل بيت(ع) مجاهدت‌های فراوانی کردند.
شهر قم نخست به دست پیشقراولان لشكر احنف بن قیس انصاری که از مردان نامی شیعه بود فتح شد؛ آنگاه در سال ۸۱ هجری دو برادر از اشراف عرب كوفه به نام عبدالله و احوس که شخص اخیر در قیام زید بن علی بن الحسین(ع) سرلشکر او بود همراه عده‌ای از قبیله و خویشان خود که آنها را «اشعری ها» می‌گفتند به قم آمدند.
مردم بومی قم که در آن روزگار آتش‌پرست بودند مقدم آنها را که مردم با دیانت و سلحشور بودند گرامی داشتند و رئیس قم «یزدانقاذار» قسمتی از املاک و اراضی قم را در اختیار آنها گذاشت تا به‌آسودگی زندگی کنند. مهاجرین عرب که همه شیعه و از بیدادگری حجاج ابن یوسف حاکم خونخوار کوفه و دشمن سرسخت خاندان پیغمبر گریخته و در این ناحیه سکونت ورزیده بودند، به مرور مردم بومی قم را نیز مسلمان و شیعه کردند و بدین‌گونه پایه اولیه این شهر شیعه‌نشین تاریخی ریخته شد.
در سال دویست هجری که مأمون خلیفۀ عباسی حضرت رضا(ع) را از حجاز به طوس دعوت نمود و امام به ایران تشریف آوردند. خواهر عالیقدرش فاطمه معصومه به قصد دیدار آن حضرت با جمعی از برادران و بستگان خود به ایران سفر کردند و چون به ساوه رسیدند بیمار شدند و از آنجا به قم آمدند. اهل قم با تجلیل فراوان آن بانوی عالیقدر را وارد شهر کردند و یکی از شخصیت‌های برجسته قم به نام موسی بن خزرج که پیرمردی پارسا بود آن حضرت را به خانه خود دعوت نمود ولی پس از هفده روز توقف آن بانوی عالیقدر رحلت نمود و بدن پاک او را در محل کنونی که آن روز معروف به زمین بابلان بود مدفون نموده و بر تربتش سایبانی از بوریا ساختند. آنگاه چند سال بعد زینب دختر امام محمد تقی(ع) بر آرامگاه آن حضرت قبه نهادند و در سال ۵۲۹ بانویی به نام شاد بیگم دختر عماد بيک گنبدی از مال خود ساخت. در سال ۹۲۵ شاه اسمعیل صفوی قبه‌ای بزرگتر و ضریحی برای آن بنا نمود. سپس فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۱۸ آن‌ را خراب و گنبد طلای فعلی و صحن كوچک و دو گلدسته ایوان طلا را ساخته و به توسعه آن افزود و مانند سلاطین صفويه اموال و اشيای نفیسی وقف آستانه مقدسه نمود.
در سنه ۱۲۹۹ هجری میرزا علی اصغر امین‌السلطان صحن بزرگ و گلدسته‌های ایوان آئینه را بر آن افزود.
همانطور که گفتیم شهر مذهبی قم از همان روزگار اول مرکز علما و محدثین بوده و به همین جهت در روایات ما از سرزمین قم و مردم متدین آن که در آن عصر به نام شهر شیعه‌نشین ایران معروف و در دوستی و ارادت به خاندان پیغمبر مشهور بودند مدح شده است.
چنانکه فرموده‌اند اگر مردم متدین و محدثين عاليقدر قم نمی‌بود دین از دست رفته بود و در سخنان امام صادق(ع) می‌خوانیم که فرمود:
قم حرم اهلبیت است. زنی از فرزندان من در قم وفات می‌کند که نامش فاطمه است و شيعيان ما با شفاعت او وارد بهشت می‌شوند.
در کلمات آن امام بزرگ دیده می‌شود که فرمود:
همچنین هنگامی‌که شهرها پر از فتنه و آشوب گردند پناه به قم و حوالی و نواحی آن ببرید که خداوند خطرات را از قم بر طرف می‌سازد.
و در روایت دیگری است که قم در آخرالزمان حجت خدا بر شهرهای دیگر است. علم از آن شهر به تمام اطراف جهان منتشر شود.؛ به‌طوری‌که هر کس در شرق و غرب عالم باشد از آن بهره مند شود.
منبع: ماهنامه مکتب اسلام، سال چهارم، شماره ۸ (شهریور ۱۳۴۱)، ص ۶۸ – ۷۱.
۱۴۰۲/۰۱/۲۹