✅ نانوایی‌ها در قم

سیدمحسن_محسنی ✅ نانوایی‌ها در قم (یکی از نشانه‌های شهری) نانوایی یکی از نشانه‌های شهری در گذشته بود. به این دلیل که در روستاها نانوایی وجود نداشت. به عبارت دیگر یکی از وجوه ممیزه شهر با روستا همین نانوایی ها بود. حتی در شهرها هم بسیاری در خانه‌ها نان می‌پختند. این رسم بنا به نقل پدرم […]

سیدمحسن_محسنی

✅ نانوایی‌ها در قم
(یکی از نشانه‌های شهری)
نانوایی یکی از نشانه‌های شهری در گذشته بود. به این دلیل که در روستاها نانوایی وجود نداشت. به عبارت دیگر یکی از وجوه ممیزه شهر با روستا همین نانوایی ها بود. حتی در شهرها هم بسیاری در خانه‌ها نان می‌پختند. این رسم بنا به نقل پدرم تا اواسط دوره پهلوی دوم در قم جاری بود که شرح آن را در باره محله قدیم‌مان «کوچه نو» خواهم نوشت. به همین دلیل قمی‌های قدیم به نان سنگگ، «نون بازاری» می‌گفتند و می‌گویند؛ یعنی نانی که از بازار تهیه می‌شود. به نان تافتون و مانند آن مثل لواش، «نون خونگی/xunagi» می‌گویند؛ یعنی نانی که در خانه می‌پزند. هنوز نیز قدیمی‌ها بنا به رسم پیشین به نان تافتون، نون خونگی می‌گویند.
قم شهر نانوایی‌های سنگگی بود و هست. مردم قم به نان سنگگ علاقۀ ویژه دارند. نانوایی‌های قم در «عمل آوردن» خمیر و پختن نان سنگگ مهارت ویژه دارند. عمل آوری خمیر را شخصی که در این کار مهارت دارد و در قم «خلیفه» نامیده می‌شود، به عهده دارد. شاطران قمی نیز در کار خود شهره‌اند. تعدادی از شاطران قمی به دلیل مهارت در پخت در گذشته به شهرهای دیگر به‌خصوص تهران مهاجرت می‌کرده اند و هنوز هم کم و بیش مهاجرت می‌کنند. از نمونه‌های آن که می‌دانم مرحومان شاطر علی تمکین(از محله الوندیه) و شاطر آقا حسین محسنی(در تلفظ قمی shatter-aq-oseyn عموزادۀ پدرم که از کبوتر بازان نامی هم بود) و حاج علی آقا رنجبر از محله ما کوچه نو قابل ذکر است که مدتی در تهران شاطری کرده‌اند.
بسیاری از شاطران اهل ذوق و شاعر و به اصطلاح «عشقی» بودند. حتی عده‌ای از آنها به همین نام عشقی شناخته می‌شدند. دایی مادرم مرحوم حاج شاطر ابوالفضل دلشاد شریکی داشت که مردم نام اصلی او را نمی‌گفتند یا نمی‌دانستند و صرفا به او «عشقی» می‌گفتند. از شاطران شاعر، مشهورترین کس شاطرعباس صبوحی است که در جوانی به تهران مهاجرت کرد و دیوانش چاپ شده است. همچنین شاطر مصطفی انتظاری که مرحوم سید محمد باقر برقعی اشعار او را چاپ کرده است. از نمونه‌هایی که نگارنده او را دیده بود، مرحوم شاطر خلج است که در خیابان باجک روبه‌روی شهربانی سابق نانوایی داشت و از دوستان پدر و عموهایم بود. شعری از او در قابی بر نانوایی‌اش تا این اواخر نصب بود.
«نون دراُور»(نان در آور)های قمی هم مهارت خاص خود را داشتند.گفتنی است تعداد قابل توجهی از اهالی روستای معروف فردو از پیش و هم اکنون در قم و سایر شهرها به‌خصوص تهران نانوایی سنگگی داشته و دارند.
نانوایی‌ها جنبه اجتماعی هم داشت. به این معنی که بسیاری از مردم درد دل و حرف و حدیث‌شان را در نانوایی می‌گفتند. پاطوق بسیاری از افراد هم در داخل همین نانوایی‌ها بود. حتی محلی برای تفریح و معامله اشخاص هم بود. بسیاری از نزاع‌ها هم در ناوایی‌ها بر سر موضوعات مختلف رخ می‌داد. در باره نانوایی‌ها باز هم خواهیم گفت.

✅ سوخت نانواییهای قم در قدیم
به روایت حاج سید علی‌اکبر سبحانی
تا پیش ازآمدن گاز، سوخت نانوایی‌ها نفت سیاه بود که با تانکر حمل می‌شد. از یکی از نانوایی‌ها – صرف نظر از درستی یا نادرستی مطلب – شنیدم که نان با سوخت نفت سیاه بهتر از نان با سوخت گاز در می آید. چندی پیش یکی دیگر از نانوایی‌ها می‌گفت: قدیم در زمستان نانواها بر روی «داش» یعنی محل بالای سقف تنور نانوایی و حد فاصل آن تا سقف اصلی می خوابیدند؛ چون گرم بود، ولی حالا به خاطر بوی گاز نمی‌توانند از آن جا استفاده کنند. اینک روایت جناب سبحانی:
«مُقَسِّم(تثسیم کنندۀ) تیغ( به عنوان سوخت) جهت تنور نانوایی حاجی موش بود. بعد بوته(برای سوخت) آوردند. شترها در «درازی» خاکفرج بوته‌ها را می‌آورندند. بعد گز می‌سوزوندند. بعد هیزم. و بعدش نفت سیاه در سال‌های ۱۳۲۲و ۱۳۲۳ استفاده می‌کردند. رئیس اتحادیه مشت حسین بابای غلام هشام بود. بابای حاج فداحسین(رئیس قبلی اتحادیه نانواها) را حاج هادی خاتون می‌گفتند.»