💠 جلوگیری از ورود روسها به قم
حاجمیرزامحمدارباب 🔹 حاج آقا سعید از پدرشان -آقای حاج میرزا محمد ارباب- نقل میکرد که وقتی که روسها به قم رسیدند، آقای حاج میرزا محمد گفت که من به دیدن رئیس روسها میروم. آقایان قم گفتند که شما روحانی عالی مقام هستید و مناسب نیست که شما برای دیدن رئیس روسهای لامذهب بروید. ایشان می […]
حاجمیرزامحمدارباب
🔹 حاج آقا سعید از پدرشان -آقای حاج میرزا محمد ارباب- نقل میکرد که وقتی که روسها به قم رسیدند، آقای حاج میرزا محمد گفت که من به دیدن رئیس روسها میروم. آقایان قم گفتند که شما روحانی عالی مقام هستید و مناسب نیست که شما برای دیدن رئیس روسهای لامذهب بروید. ایشان می گوید: نه، صلاح همین است.
🔸 ایشان میرود و به آنها میگوید: الآن اگر کسی به بازار قم برود، میگوید كه يک سماور روسی میخواهم بخرم. کاری نکنید که علاقه و توجه مردم از دست برود.
🔹 رئیس آنها گفته بود: پس مـن دستور میدهم که حتی يک روسی هم وارد قم نشود. و میرزا محمد به این صورت جلو آنها را میگیرد. اگر آنها وارد قم میشدند، دیگر قم باقی نمیماند!
🔸 علاوه بر این، برای حاج آقا جمال اصفهانی نیز – که از نظر روسها مهدورالدم و فراری بود ـ وساطت کرده بود و آنها هم وساطت او را قبول کرده و گفته بودند که اصفهان نرود و هر کجا میخواهد برود و ایشان هم به تهران میرود و آقای درجه اول تهران میشود.
🔹 خلاصه اینکه اسم این بزرگان مخفی مانده و باید ثبت شود. آنها بر حوزه حق دارند.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۳۷
@Adropfromthesea
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0