💠 گشتی در قم و روستاهایش (به روزگار قاجاران)

✍️ سیدمحسن محسنی باغ بالای مرحوم حاجی اصغر خان ارباب جان‌بابا در وصف یکی از “باغات دایره حالیه قم” که داخل حصار شهر و طرف حضرت معصومه(ع) بوده است، چنین می‌گوید: “از باغات مشهور قم است. در آنجا عمارت باصفایی دارد و خیلی میوه خانه معتبری است و از روی سلیقه اشجار او غرس شده […]

✍️ سیدمحسن محسنی

باغ بالای مرحوم حاجی اصغر خان
ارباب جان‌بابا در وصف یکی از “باغات دایره حالیه قم” که داخل حصار شهر و طرف حضرت معصومه(ع) بوده است، چنین می‌گوید:
“از باغات مشهور قم است. در آنجا عمارت باصفایی دارد و خیلی میوه خانه معتبری است و از روی سلیقه اشجار او غرس شده و چندان آباد است که آفتاب را بر زمین او راه تابش نیست. به قدر هفتاد جریب هم محل باغ است.”
(تاریخ دارالایمان قم، ص ۷۶)

چند نکته
۱. عبارت بالا و پایین ناظر بر شیب زمین است؛ یعنی باغ مزبور بالای شیب قرار داشته است. قدما شیب زمین را بهتر از ما می‌شناختند؛ چون با زندگی آنها رابطه مستقیم داشت و شگفتا که در روزگار آگاهی و فن و تکنیک شناخت ما از آنها بسیار کم‌تر است.
۲. از عنوانی که ارباب گذاشته است برمی‌آید که باغات بالای دیگری هم داشته‌ایم که یکی از آنها برای حاجی اصغر خان بوده است.
۳.باغ عمارت باصفایی داشته است. بنابراین باغ مزبور محل تفریح و تفرج هم بوده است.
۴. کاشت درختان از روی سلیقه بوده است. به عبارت امروزی درختان طبق اصول مهندسی غرس گردیده بود.
۵. اصطلاح “میوه خانه” نیز جلب توجه می کند. آیا محلی در باغ برای نگهداری و انبار میوه بوده است یا اینکه کل باغ به جهت باردهی خوب این عنوان را پیدا کرده بود؟ ظاهر عبارت، وجه دوم را تایید می‌کند. در فرهنگ‌ معین چنین مدخلی وجود ندارد.
باید دید در جاهای دیگر از این اصطلاح استفاده شده است؟
۶. باغ طرف حضرت معصومه(ع) بوده است که تاییدی بر بالای شیب بودن است. در بخش یک کنونی بالاترین خط شیبِ غربی – شرقی در امتداد رودخانه و در راستای حرم مطهر است.
۷. درختان انبوه و با یکدیگر درآمیخته شده بودند به گونه‌ای که آفتاب به زمین آنجا نمی‌رسیده است. بنابراین صفای باغ را در تابستان دو چندان می‌کرده است.
۸. باغ حدود ۷۰ جریب بوده است. فرهنگ معین هر جریب را ده هزار متر مربع تعریف می‌کند، ولی گویا جریب در مناطق مختلف ایران مساحت‌های متفاوت داشته است. قرائنی نشان می‌دهد که جریب قم کم تر از ده هزار متر مربع بوده است. امیدواریم بتوانیم با تحقیق و تفحص و رجوع به اسناد محلی مساحت دقیق یا حدودی جریب قم را درآوریم.

 

ابوالفضل شعبانی‌فرد (میرزا)

درباره این مطلب بایستی نکته‌ای را متذکر شوم و آن را با ذکر خاطره‌ای بیان می‌کنم.
پدرم که اکنون در کهولت سن قرار دارد وقتی در روز تاسوعا و عاشورا یا مراسم‌های دیگر که قصد داشت برود دسته یا حرم به مادرم می‌گفت اوهوی من دارم می‌رم بالا موقعه نماز دم قهوه‌خونه پلویی‌ها می‌بینمت. بعد با هم (مردها با هم زن‌ها هم با تاخیر با هم) می‌رفتیم مثلا تاسوعا دسته شاه قلندر (فخاران) بعد دسته هم می‌رفتیم سر قرار. بله قهوه‌خونه پلویی‌ها هم راست مسجد امام بود.
اکثر قمی‌های اصیل به حرم و اطرافش می‌گفتند و می‌گویند بالا. الان هم رسم همین است و احتمالا در مقابل پایین شهر به آنجا حال از نظر مقامی یا جغرافیایی می گفتند بالا. قسمت خیابان آذر و کوچه‌های منتهی به آن هم می‌گفتند پایین شهر.
احتمال این که فرد مذکور باغی هم قسمت پایین شهر داشته بعید نیست حتی کوچک. قدیما قسمت ۵۵ متری به سمت جوب کنده تا دروازه و آن طرف تا باجک پر باغ با نام‌های خاص خود بوده است.
دقیقا این بالا و پایین برابر این اصطلاح است. کوره پزهای نوقطار با اینکه کوره‌ها به شهر چسبیده بود خود را جدا از شهر می‌دانستند. لذا وقتی می‌خواستند از کوره‌های خود بروند خانه به یکدیگر یا کارگرها می‌گفتند من دارم می‌روم شهر. لذا به همین اصطلاح و رسم اکنون هم که شهر تا بعد کوره‌ها هم توسعه پیدا کرده من خودم هر وقت از ملکم که هنوز باقیمانده کوره‌مان موجود است می‌خواهم از دفترم بروم خانه می‌گم من رفتم شهر.