💢 ابدال یا تعدیل؟
خوشبختانه در فرصت عیدانهای که دست داد، نوشتارها راجع به لهجه قمی مورد توجه قرار گرفت و چنان که از کامنتها برمیآید، دوستان ارجمند را به اظهار نظر واداشت. جا دارد ابتدا بگویم این نوشتارها به هیچ وجه نافی همانندی ویژگیهای لهجه قمی با برخی لهجههای دیگر نیست و هدف آنها این است که صرفا […]
خوشبختانه در فرصت عیدانهای که دست داد، نوشتارها راجع به لهجه قمی مورد توجه قرار گرفت و چنان که از کامنتها برمیآید، دوستان ارجمند را به اظهار نظر واداشت.
جا دارد ابتدا بگویم این نوشتارها به هیچ وجه نافی همانندی ویژگیهای لهجه قمی با برخی لهجههای دیگر نیست و هدف آنها این است که صرفا آنچه در لهجه ما وجود داشته است، به عنوان پیشنویس، مورد وصف و ارزیابی قرار گیرد تا انشاءالله کار نهایی کمنقص باشد و چنان که دیدید، ضمن همه آنها درخواست اصلاح و تکمیل شد.
باری، دگردیسی واجها، اعم از ابدال و قلب و حذف و اضافه، در تحولات همه زبانها بدیهی است و جای شک ندارد.
سخن نوشتار شتابزده حاضر راجع به بود و نبود واج “ژ” در لهجه قمی است که دوست دانشور، دکتر محمد مهیار نیز راجع به آن اظهار نظر داشتند و من هنوز میتوانم بگویم در طول عمرم، کلمهای با این واج از احدی در بافت موقعیتی کاربرد لهجه قمی نشنیدهام.
اما توجیه علمی موارد نقض اندکشماری که برای اثبات ابدال واج “ج” به “ژ”، هم جناب آقای مهدوی و هم جناب دکتر مهیار آوردهاند، بحثی درازدامن میطلبد و در ادامه به توضیح کوتاهی راجع به آنها بسنده میکنم.
میدانیم در واژههایی مانند خواب و خواستن و خواهر، “و”ای داریم که امروزه آن را مینویسند، ولی نمیخوانند. پیشینیان این “و” را “واو معدوله” نامیدهاند، زیرا نحوه خوانش آن، در گذشتههای دور، به صورت تعدیلیافته (w) بوده است، نه به صورت تعدیلنیافته (v). دیگر از توضیح این نکته که واج مذکور، بازمانده صامت مرکب “خو” است، درمیگذریم تا سخن به درازا نکشد.
یکی از باورهای نادرست زبانشناختی این است که ما فقط واو معدوله داشتهایم، در حالی که بعضی واجهای دیگر هم در موقعیتهای خاصی تعدیل مییابند. برای نمونه، در واژههای “پنبه، جنبه، شنبه” و مانند آنها، نون معدوله داریم که به صورت تعدیلیافته ادا میشود و اشتباها گمان میکنند در این موارد، واج “ن” به واج “م” تغییر یافته است؛ هرچند نمود سمعی آن همانند واج “م” باشد.
اکنون با این مقدمات به عرض میرساند موارد نقضی که دوستان عزیز آوردند، همه قابل تعبیر به جیم معدولهاند؛ یعنی در این موارد، واج “ج”، کاملا به واج “ژ” تغییر نمییابد، بلکه آن را در موقیتهای خاصی به صورت تعدیلیافته میخوانند؛ گیریم نمود سمعی آن همانند واج “ژ” یا حتی چنان که گاه در نمونه “مشتبی” شنیدهایم، همانند واج “ش” باشد.
اکنون که همشهری رسمینشده کمتر پیدا میکنیم و از سوی دیگر، دستگاه صوتنگار در دسترس نیست، بهتر است نحوه خوانش نمونههای زیر را به تجربه صوتی شخصی دوستان قمی واگذاریم تا ببینند نهایتا هنگام خوانش این نمونهها، جیم معدوله باقی میماند یا واج “ج” کاملا به واج “ژ” یا گاه “ش” تغییر مییابد.
۱. اجنبی
۲. مجتبی
۳. مجد
۴. وجدان
۵. هجده
علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0