💢 نقدی بر تخریب بافت‌های تاریخی

اگر بخواهیم در خصوص تاب‌آوری انسان ایرانی در این سیاره کوچک شناختی به دست بیاوریم و نسبت به تجارب گذشتگان آگاه شویم تا بقای خود را تنظیم کنیم، باید از ساختارهایی را که گذشتگان به وجود آورده‌اند به‌درستی محافظت کنیم. ساختار بافت‌های تاریخی را برهم نزنیم و به منظور حفاظت، بناهای تاریخی را گلچین نکنیم. […]

اگر بخواهیم در خصوص تاب‌آوری انسان ایرانی در این سیاره کوچک شناختی به دست بیاوریم و نسبت به تجارب گذشتگان آگاه شویم تا بقای خود را تنظیم کنیم، باید از ساختارهایی را که گذشتگان به وجود آورده‌اند به‌درستی محافظت کنیم.
ساختار بافت‌های تاریخی را برهم نزنیم و به منظور حفاظت، بناهای تاریخی را گلچین نکنیم.
در حال حاضر برای بعضی از مسئولان، خانه‌های مردم عادی یا همان رعیت‌های گذشته اهمیت زیادی ندارند و حفاظت از بناها به صورت سلیقه‌ای انجام می‌شود؛ مثلا تصمیم می‌گیرند که عمارت اربابی مرمت شود ولی مسجد، آب‌انبار و خانه‌ رعیت‌ها تخریب گردد.
در نظر داشته باشید که کاخ‌ها و معابد هم زمانی ارزش بیشتری می‌یابند که در بستر اولیه خود باقی بمانند.
.
اگر ما همواره فریاد می‌زنیم که بنا‌ها و بافت‌های تاریخی را تخریب نکنید دلیلش صرفاً گردشگری، زیباشناسی یا هویت جمعی نیست بلکه ما بیشتر به نگه‌داری و شناخت ساختار زندگی مردم توجه داریم که این ساختار می‌تواند درون شهر یا روستایی قرار گرفته باشد.
ما با نگاه پدیدارشناسی به آثار تاریخی می‌توانیم بقای زندگی را تنظیم کنیم و به مفهوم عبرت توجه بیشتری داشته باشیم.
با تاسف اگر امر حفاظت در میان فعالان حوزه میراث فرهنگی کاملا بدیهی به شمار می‌رود، اما نظریه‌ پایه برای آن وجود ندارد؛ تک‌جمله‌هایی هم که در منشور‌های مختلف آمده است، نمی‌تواند به عنوان نظریه مطرح شوند.
.
برداشتی از صحبت‌های آقای محمد سالاری جامعه‌شناس

سیدمحمود چاوشی
۱۴۰۳/۰۱/۳۰