🔸 «مرازله» کیانَند؟ (توضیح و تَصحیحِ واژه‌ای از تاریخِ قُم)

🔹 جویا جهانبخش کِتابِ تاريخِ قُم که “تاج‌الدّین حَسَن بنِ بَهاءالدّین عَلىّ بنِ حَسَن بنِ عَبدالمَلِكِ قُمى”، از رویِ تألیفِ مُنیف و مَفقودِ “حَسَن بنِ مُحَمَّد بنِ حَسَن بنِ سائِب بنِ مالِکِ أَشعَریِ قُمى” که دَر سَدۀ چهارُمِ هجری به زبانِ تازی فَراهَم گَردیده بوده است، به فارسی تَرجَمه و تَحریر کَرده، از نَفائِسِ نگارِشهایِ […]

🔹 جویا جهانبخش

کِتابِ تاريخِ قُم که “تاج‌الدّین حَسَن بنِ بَهاءالدّین عَلىّ بنِ حَسَن بنِ عَبدالمَلِكِ قُمى”، از رویِ تألیفِ مُنیف و مَفقودِ “حَسَن بنِ مُحَمَّد بنِ حَسَن بنِ سائِب بنِ مالِکِ أَشعَریِ قُمى” که دَر سَدۀ چهارُمِ هجری به زبانِ تازی فَراهَم گَردیده بوده است، به فارسی تَرجَمه و تَحریر کَرده، از نَفائِسِ نگارِشهایِ آغازِ سَدۀ نُهُمِ است، و عَلیٰ‌رَغمِ اِشتِهاری که دارَد، مَعَ‌الأَسَف آن۟سان که سَزایِ آن بوده است، موردِ اِهتِمام و اِعتِنایِ أَهلِ أَدَب و فَرهَنگ واقِع نَشده و از هَمین روی۟ نیز دَر گوشه‌گوشۀ آن، هَنوز باریکی‌هایِ تاریک۟‌مانده بَرجاست.
از آن جُمله، دَر این کتابِ اَرزمَند، دَر وَصفِ دیهی به نامِ «مقطَّعه» آمده است:
«ابن مقفّع گويد كه اين ديه بيب بن جودرز بنا كرده است، و نامِ او به فارسى آبجويه است، و او را آبجويه براى آن نام كردند كه بر كنار آب واقع شده بود. و بعضى گويند كه نوشروان زنان مرازله را بعد از آن كه مردان ايشان را بكشته بودند بدين ديه فرستاد و فرموده كه ايشان را پليدترين و زشت‌ترين و سخت‌ترين كارها مثل کوچها ۱ رفتن و مزبلها ۲ را از نجاست پاك‌كردن عقوبت كنند و اين طايفه را به فارسى آبجويه می‌خوانند، يعنى: اينها به نسبت با آن طايفه كه كشتند همچو آب جويست بعد از آن كه منقطع شود و در حفرها ۳ و گوها بمانَد، و در إِسلام مقطعه نام نهادند، و سبب آن بود كه … … .» ۴ .
ما را با ال۟باقیِ گُفتارِ ماتِن و نیز تَعلیلاتِ اِحتِمالًا موهومی که دَر تَبیینِ ریشه‌هایِ نام۟گُذاریِ این دیه کرده است، کاری نیست. سُخَنِ ما بَر سَرِ واژۀ «مرازله» است:
«مرازله» کیانَند؟ این واژه چیست؟ و چه‌سان بَرمی‌خوانَندَش؟
دَر چاپِ پیشینِ تاریخِ قُم که به اِهتِمامِ دانِشمَندِ فَقید، سَيِّد جَلال‌الدّينِ طهرانى ـ غَفَرَ اللهُ لَه و بِسَحابِ عَف۟وِهِ جَلَّلَه ـ، و بَر پایۀ دَست۟نوشتی مُوَرَّخِ ۱۰۰۱ هـ.ق. سامان داده شُده بود، واژۀ «مرازله»، به هَمین ریخت که دیدید مُندَرِج گَردیده است، بی هیچ توضیحی و تَنبیهی.
دَر چاپِ أَخیرِ این کتابِ اَرج‌آوَر که به کوشِشِ آقایِ مُحَمَّدرِضا أَنصاریِ قُمی و بَر پایۀ دَست۟نوشتِ نژادۀ مُوَرَّخِ ۸۳۷ هـ.ق. ۵ و بَعضِ دیگَر نُسَخ صورَت گرفته است، هَمین واژۀ «مَرازِله» ـ بدین سان با حَرَکَت۟گُذاری (که اِحتِمالًا از نُسخۀ أَساس مَأ۟خوذ است) ـ نَقل گَردیده ۶ و طابِعِ کتاب، دَر حاشیه، دَر صَدَدِ إیضاحِ آن بَرآمده است.
آقایِ أَنصاری، ذیلِ «مَرازِله»، نوشته است:
«مرازله (؟)، اگر “مرازله” صفت زنان باشد، (“رذل” به معنایِ پست و فرومایه) چنانکه این صفت با پسوند تاء تأنیث مقصوره آمده است، شاید معنی این‌گونه باشد که انوشروان زنان بدکاره را ـ پس از کشتن مردانشان ـ بدین دیه فرستاد، و اگر صفت برای مردان این زنان بوده باشد، بدین معنا است که انوشروان پس از کشتن مردان بدکار و فاسق، همسران آنان را به این دیه فرستاد.» ۷ .
پوشیده نمی‌دارَم که مُدَّعایِ آقایِ أَنصاری، دَستِ‌کَم برایِ این خوانندۀ قَلیلُ‌ال۟بِضاعَه، وُضوحِ رِضایَت۟‌بَخشی نَدارَد؛ و هُوَ أَع۟لَمُ بِمَا قٰال. به نَظَر می‌رَسَد بَیانِ خِرَدپَسَند و مُرَتَّبِ مُدَّعایِ مُشارٌإِلَی۟ه، این باشَد ـ وَ ال۟عِلمُ عِندَ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالیٰ ـ که:
أَوَّلًا، «مَرازله»، مُحَرَّفِ «مراذله» است.
ثانیًا، «مراذله»، به مَعنایِ زنان یا مَردانی است که …
https://yadegarestan.kateban.com/post/4337

 

💢 با عرض سلام و دعا برای سلامت هم‌شهریان و هم‌وطنان

در باره‌ی یادداشت جناب آقای جویا جهانبخش تحت عنوان “مرازله کیانند” اختصارا به استحضار می‌رساند:
در نسخه خطی تاریخ قم مربوط به کتابخانه آستانه‌ی مقدسه‌ی قم با شماره‌ی ثبت ۶۰۱۰، به جای مرازله، مزدکیه آمده است‌. همچنین در نسخه‌ی خطی تاریخ قم کتابخانه‌ی آیه‌الله مرعشی با شماره‌ی مسلسل ۷۲۱۶، به جای مرازله، مزدکیان آمده است.
بااین‌همه، به نظر نگارنده، اصل واژه در تمام نسخ تاریخ قم، تصحیف و تحریف واژه‌ی “مزادکه” است که در عربی، جمع مکسر “مزدکی” است.

#علیرضا_فولادی