گذشته ۳۰ متری شهید کیوانفر قم

گذشتۀ سی متری کیوانفر و پیرامون آن سال ۱۳۴۵ در قم، خیابان سی متری کیوانفر متولد شدم و تا حدود سی سالگی در همان خیابان زندگی کردم. ارائۀ گزارشی کوتاه از گذشتۀ این خیابان و اطراف آن مناسب است. این خیابان در زمان تولدم هشت متری بود؛ هشت متری رضا پهلوی که به یاد نمی‌آورم. […]

گذشتۀ سی متری کیوانفر و پیرامون آن
سال ۱۳۴۵ در قم، خیابان سی متری کیوانفر متولد شدم و تا حدود سی سالگی در همان خیابان زندگی کردم. ارائۀ گزارشی کوتاه از گذشتۀ این خیابان و اطراف آن مناسب است.
این خیابان در زمان تولدم هشت متری بود؛ هشت متری رضا پهلوی که به یاد نمی‌آورم. سپس شانزده متری رضا پهلوی شد. خانه‌ها از کوچۀ آقابقال تا هشت متری حاج زینل (هفت تیر فعلی) هنوز عقب نشینی نکرده بودند. پس از آن خانه‌ها تا خاکفرج، زمین بیابانی و کشاورزی بود و به‌ندرت خانه‌ای وجود داشت.
در زمان برپایی انقلاب، شروع کردند به عریض‌تر کردن این خیابان، اما این پروژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تکمیل و به «سی متری کیوانفر» تغییر نام یافت و تا خیابان خاکفرج کشیده شد. کیوانفر شهیدی از دوران انقلاب است.
سال ۱۳۵۵ را به یاد می‌آورم که دیوار بیمارستان شهید بهشتی از بلوار شهید بهشتی تا بیست متری شهید بهشتی ادامه داشت و شایع بود که می‌خواهند در آنجا بیمارستان هزار تخت خوابی بسازند. بیمارستان را پس از انقلاب ساختند.
آن زمان بلوار شهید بهشتی سامان نیافته بود، بلکه جاده‌ای خارج قم بود که به آن «جادۀ کوه سفید» می‌گفتند. بیست متری شهید بهشتی، «بیست متری فرحناز» نام داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تا چند سال نام آن را به «حنیف نژاد» تغییر دادند و سپس به «شهید بهشتی» تغییر نام یافت.
خیابان شهید چمران در جوار بیمارستان شهید بهشتی، وجود نداشت بلکه زمین بیابانی و باغ بود. سایۀ دیوار طولانی این بیمارستان، محل تجمع نوجوانان و جوانان غیر ظاهر الصلاح بود که حامل چاقو، پنجه بکس، زنجیر و… بودند و معمولا چند نفری حلقه زده قمار می‌کردند: قاب بازی، پاسوربازی، تیله بازی و … .
کوچۀ «جوبْ کَمِدون» به موازات کوچۀ رهبر، همچنان پابرجاست. در زمان کودکی ما جویی به عرض تقریبی یک متر از میان آن می‌گذشت و زن‌ها در آن، لباس و ظرف می‌شستند. کوچه‌های رهبر و فردوسی نیز ساخته شده بودند اما کوچۀ رهبر قدیمی‌تر است.
پیش از تولدم، در خانه‌ها آب انبار بود و آب آن از طریق جوی کوچه تأمین می‌شد. هم‌زمان با تولدم لوله کشی آب آمد، اما در محلۀ ما یک «فشاری» نصب شد برای برداشتن آب. فشاری لوله‌ای حدود یک متری بود که به آب لوله کشی متصل بود و برای برداشتن آب از آن، ظرفی را زیر شیر می‌گذاشتند و سپس با فشردن شیر آن، آب در ظرف ریخته می‌شد.
امامزاده خاکفرج در انتهای سی متری کیوانفر دارای صحن و سرایی قدیمی و قبرستان بود و قبرها تا بیرون صحن ادامه داشت. سه چهار سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صحن‌های امامزاده را تخریب و جزء خیابان کردند و قبرهای بیرون امامزاده نیز جزء خیابان شد.
پیش از انقلاب، خیابان امام خمینی، «خیابان تهران» و میدان امام خمینی، «میدان فرح» نامیده می‌شدند اما خیابان خاکفرج، و کوچه‌های فردوسی، رهبر، جوبْ کَمِدون، آقابقال، شیخ مهدی و نایب حسین هنوز به همان نام‌های پیش از انقلاب، شهرت دارند.
دورۀ ابتدایی را در دبستان نهم آبان خواندم که پس از انقلاب، آن را «طلوع آزادی» نامیدند. سه سال راهنمایی را در مدرسۀ کریمی گذراندم. پس از پیروزی انقلاب نام آن را به «دکتر شریعتی» تغییر دادند. پس از چند سال دیگر، نام آن به «دکتر بهشتی» تغییر یافت. در سال‌های اخیر با پیگیری‌های خویشاوندان مرحوم کریمی، نام آن مدرسه به «اخوان کریمی» تغییر یافت.
سید حسن فاطمی موحد